در بخشی از حکم رهبر انقلاب اسلامی آثار چشمگیر شبکه جهانی اینترنت در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، لزوم برنامهریزی و هماهنگی به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن، و بهرهگیری حداکثری از فرصتها در جهت ارائه خدمات گسترده و مفید به مردم را از دلایل اصلی ضرورت تشکیل شورای عالی فضای مجازی برشمرده و تأکید شده بود: این شورا وظیفه دارد مرکزی بنام مرکز ملّی فضای مجازی کشور ایجاد کند. حالا با گذشت یکسال از تأسیس این شورا، ماهنامه مدیریت ارتباطات در شماره نوروزی خود (اسفند91 و فروردین 92) مقالهای از دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران و استاد پیشگام روابطعمومی الکترونیک کشور در سال 87 را منتشر کرده که به دلیل اهمیت مطالب ذکر شده، متن کامل آن را در اختیار سایر رسانهها قرار میدهد.
17 اسفند 1390 روز حکم تاریخی رهبر حکیم جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تأسیس شورایعالی فضای مجازی است و یک سال از ابلاغ این حکم مهم که میتواند منشاء تغییرات بزرگ در تاریخ تحولات پیشرفتىگرایانه فرهنگی، اقتصادی وسیاسی جمهوری اسلامی ایران باشد، میگذرد. در این حکم مأموریتهای جامعی در سه سطح 1) زیرساختهای فناوری فضای مجازی، 2) برنامهها و سازوارههای نظاممند و 3) محتوای فضای مجازی داده شد.
مفاد این حکم ناظر بر حوزههای سیاستگذاری، کنترل، نظارت و ارزیابی برای دست یافتن به زیرساخت بهینه فناوری اطلاعات و توسعه برنامههای خدمات مجازی و همچنین تولید محتوای مفید و مؤثر است. نگاه حاکم بر سیاستها، اهداف و مأموریتهای شورایعالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی، از یک ظرفیت جامعنگر که ناظر بر نظامسازی یکپارچه و ساختارمند است، برخوردار میباشد.
این تفکر میتواند منجر به ایجاد منظومه و ظرفیت جدیدی برای ساختارمندسازی اندیشه اسلامی، ظرفیتهای نهادی کارآمد و محتوای مفید و مؤثر منتهی به آسایش و آرامش شهروندان جامعه اسلامی شود. ساختن، بازسازی و چینش دوباره سازههای فیزیکی روستاها، بخشها، شهرها، شهرستانها و استانهای کشور کاری دشوار است که گاه منجر به تخریب گسترده و فراگیر ساختمانها، کوهها و شکافتن زمین و دشت و صحرا میشود و در عرصه مهم دیگر، انگیزهها، رفتارها، دلبستگیها، وابستگیها و از منظری دیگر باورها و اعتقادات را نشانه میگیرد.
با این نگاه، ساختن فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران یا به تعبیر بنده فضای دوم جمهوری اسلامی ایران فرصتی است که در آغاز از طبیعت ساختن بدیع و جدید برخوردار است ولی در صورت عدم تجانس و عدم برخورداری از اندیشه سامان یافته، وارد مرحله بازسازی سازههای مجازی میشود که اگرچه از طبیعتی منعطفتر نسبت به فضای فیزیکی برخوردار است ولی بازسازیها در بسیار از موارد منتهی به تغییر نقشه و میدان عمل و همچنین از دست دادن فرصتها میشود. شورایعالی فضای مجازی تداعیکننده شورای انقلاب است و انتظار میرود انقلابی در نظام فناوری اطلاعات، ارتباطات و خدمات مجازی در کشور ایجاد کند.
هدف این تحول، تسهیل در تولید، توزیع و مصرف خدمات دولت به مردم شریف ایران و همچنین در معرض قرار دادن خدمات و محتوای ارزان، سالم و سعادتمند است. بهطور حتم الگوی اسلامی پیشرفت باید راهبرد ارزشی ناظر بر این تحول باشد و فرامتغیر ارزشهای اسلامی در کنار همه مؤلفههای تغییر در نظر گرفته شود. همانطور که اعضای محترم شورایعالی فضای مجازی اذعان دارند، ارتباطی متناظر بین فضای واقعی و فضای مجازی وجود دارد که مدیریت کشوری و شهری را به سمت مدیریت دو فضایی با رویکرد پیشرفت اسلامی سوق میدهد. توجه به تفاوتهای ماهیتی، ظرفیتی و امکان خطرزایی متفاوت در این دو فضا، ضرورت توجه به قابلیتها و تفاوتهای دو فضای واقعی و مجازی را مورد تأکید قرار میدهد.
- تفاوتهای فضای فیزیکی و فضای مجازی1
آنچه تفاوت میان جهان فیزیکی و مجازی را برجسته میکند، محدودیتهای محیط فیزیکی مبتنی بر شیئی بودن محیط و عددی بودن و دجیتال بودن محیط مجازی است که ضرورت تفکر برنامهای را صد چندان میکند. در مقایسه ظرفیتهای فیزیکی و انسانی جهان فیزیکی با جهان مجازی بر چهارده تغییر و تبدیل اساسی میتوان تأکید کرد. در این نوشتار بر تفاوتهای ماهیتی این دو فضا، یکی در سطح فناورانه که ناظر بر خصوصیات ذاتی فناوری مجازی است و دیگری در سطح برنامهای و محتوایی که ناظر بر خروجیهای این فضا است اشارهای اجمالی خواهد شد. درک این تبدیلها، ما را به دورهای منتقل میکند که ترکیبهای واقعی- مجازیگرایی، واقعی- مجازیسازی و واقعی- مجازیبودگی را خلق میکند.
الف: تبدیلهای ماهیتی فناورانه از محیط فیزیکی به محیط مجازی
توجه به تبدیلهای ماهیتی منجر به درک ظرفیتهای جدید و چالشهای جدید در محیط مجازی میشود. درک این تبدیل و رفتن به سمت برنامهریزی توسعه و پیشرفت مجازی، موجب انقلاب اقتصادی، زیستمحیطی، فرهنگی، اجتماعی و افزایش رضامندی شهروندان خواهد شد. ماهیت این خصوصیت با مقولههای بنیادینی مثل زمان، کار، انرژی، مکان، فضا، شیئی بودن و عددی بودن محیط کار و زندگی و سلامت زیستمحیطی زندگی سروکار دارد. برخی مباحث مهم مرتبط با این تبدیلها عبارتند از:
1- تبدیل زمان فیزیکی خطی به زمان مجازی (تبدیل در ماهیت زمان)
بنیاد اصلی تفاوت بین جهان فیزیکی و جهان مجازی بر تغییر در فرامتغیر زمان استوار است. همه تغییرات و متغیرهای اصلی به ماهیت زمان باز میگردند. زمان است که مبنای تعیین سطح ارتباطات و فرآیندهای ارتباطی در جهان فیزیکی و جهان مجازی است. انتقال از جهان یکفضایی به جهان دو فضایی شده بر بنیانهای صنعتی و فناورانه استوار است. زمان در معنای فیزیکی آن موضوع مرگ و زندگی است ولی زمان در بستر مجازی، موضوع زندگی-زندگی است. زمان در فرآیند جهان فیزیکی، موضوع انتزاع شده از گذشته، حال و آینده است ولی زمان در فضای مجازی، جریان گذشته، حال و آینده در یک زمان است. نکته دیگری که مقوله زمان مجازی را از زمان فیزیکی جدا میکند، مسأله حرکت و سرعت است.
سرعت در حرکت معنی پیدا میکند لذا به میزانی که یک انتقال در زمان کوتاهتری صورت بگیرد، با سرعت بیشتری مواجه هستیم. در بستر زمان مجازی، نوعی ابدیت محدود تجربه میشود. بر مبنای منطق زمان مجازی، مفهوم سرعت ابدی و متعاقب آن همیشه حاضر2 بودن زمان (تیلور، 1994) معنا پیدا میکند. زمان مجازی به عنوان مهمترین تغییر پارادایمی است که کل منطق زندگی، برنامهریزی اجتماعی، مدیریت کشوری و شهری و حتی منطق فضاسازی فیزیکی را متحول میسازد.
زمان مجازی، ظرفیت تمرکز بخشیدن به همه پراکندگیها را دارد و با منطق آرزوی اجتماع هر چیزی، در هر کجا و در هر زمان3 به دنبال جمعکردن پراکندگیها است. این منطق میتواند همه از دست رفتههای تاریخ گذشته و همه انرژیهای پراکنده را به قدرت شکستن زمان و مکان گردهم آورد و این یک تحول بزرگ در نوع حکمرانی و مدیریت راهبردی جدید محسوب میشود. در واقع در اینجا ما با مرگ فاصله مواجه هستیم.
2- تبدیل کار فیزیکی دستی و مکانیکی به کار مجازی (تبدیل در ماهیت کار)
با شکلگیری دولت الکترونیک و فضای مجازی، مفهوم کار عوض میشود. در فیزیک، کار مکانیکی، مقدار انرژیای است که انتقال پیدا میکند. وقتی از کار مجازی سخن به میان میآید، ادامه اندیشه کار مکانیکی است که در آن انرژی فیزیکی به داده مجازی تبدیل میشود. در فضا و دولت مجازی، لزوماً با حضور کارمند در اداره مشخص یا فضا و مکان متمرکز، کار تحقق پیدا نمیکند بلکه با حضور در فضای واحد افراد از محل خانه به انجام وظایف شغلی مشغول میشوند، زمان انجام کار به صورت غیر قابل تصوری کوتاه میشود و موجب تسهیل کار و کاهش ساعت کار تا حد 2 ساعت در روز خواهد شد. مفهوم اقتصادی کار مجازی، ارزش افزودهای است که یک کار را تبدیل به متمایل به بینهایت تولید، توزیع و مصرف میکند.
3- تبدیل انرژی فیزیکی به انرژی مجازی (تبدیل در ماهیت انرژی)
در ترکیب زمان مجازی و کار مجازی، تبدیل مهمی صورت میگیرد که از آن، تعبیر به انرژی مجازی میکنیم. انرژی مجازی از تبدیل امر شیئی به امر عددی که امکان ذخیرهسازی و تبدیل و تبدلهای متمایل به بینهایت است، سخن میگوید. میتوان ادعا کرد که پر بازدهترین انرژی جهان، انرژی مجازی است که از اصطکاک و تخریب بسیار کمی برخوردار است و موضوع ماندگاری نسبتاً ابدی است. برخلاف انرژیهای موجود جهان، مصرف این انرژی موجب کم شدن آن نمیشود بلکه به صورت تصاعد هندسی بر ظرفیتهای آن اضافه میشود.
4- تبدیل فضای سلسلهمراتبی به فضای تکمرتبهای (تبدیل در ماهیت روندها و فرآیندها)
فضای فیزیکی در حوزههای مختلف از سلسله مراتب متعددی تشکیل شده است. علیرغم اینکه این سلسله مراتب منجر به ایجاد نوعی نظم امور در این فضا شده است اما با این وجود، همین امر منجر به پیچیدگی و طولانی شدن امور اداری، مشکل کردن مدیریت امور، فساد و بسیاری مشکلات دیگر شده است. بر خلاف سیستم سلسلهمراتبی فضای فیزیکی، فضای مجازی، ساختهشده بر پایه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و دارای نظامی تکمرتبهای است. این فضا توسط برنامه مدیریت میشود و هدف آن دستیابی به هدف با کمترین تعداد کلیک است.
5- تبدیل محیط آنالوگ شیئی به فضای دیجیتال عددی (تبدیل در ماهیت محیط)
امر آنالوگ، امری شیئی است که همه تغییرات آن شیئی است. امر دیجیتال، از جنس اعداد و تابع منطق صفر و یک است. منطق تغییر در عینیتها و امر آنالوگ، شیئی و فیزیکی است و منطق تغییر در امر دیجیتال، تابع قانون اعداد و تغییرات عددی است. تغییر دیجیتالی از جنس نرمافزاری و تغییر امر آنالوگ از جنس سختافزاری است. خصیصههای امر دیجیتالی قابل دستکاری بودن، شبکهای شدن و متراکم شدن است.
6- تبدیل فضای تک عنصری به فضای الگوریتمی (تبدیل در ماهیت تغییر)
فضای تک عنصر قابلیت این را ندارد که اهداف دیگری برای آن درنظر گرفته شود اما در فضای مجازی آنچه مایه برتری میشود، توجه به اصل چندکاربردی بودن آن است که این ویژگی از اصل ریاضی بودن این و الگوریتمی بون آن نشأت میگیرد.
7- تبدیل فضای مکانمحور به امر فضامحور (تبدیل در چینش)
امور در فضای مجازی از یک محیط دارای هویت مجازی رها شده از مکان، کاربران بومی و فرابومی بدون بدن، بافت فضاسازی کاملاً صنعتی و کدگذاری شده و مدیریت فضای مجازی بهرهمند هستند. در فضای مجازی، خدمات اطلاعاتی بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام میشود. مفهوم فضا و دولت مقید به ساعت کار اداری، تبدیل به فضا و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته میشود و عنصر غیر مرکزی بودن توزیع و مصرف نقش محوری در آن دارد.
8- تبدیل فضای محلی به فضای جهانی (تبدیل در ماهیت جغرافیای ارتباطات)
تمام تولیدات، نقل و انتقالها و تعاملات در فضای مجازی رهیده از استبداد مکان و محتوم به جهانی بودن است. به دلیل ماهیت هایپرلینک بودن فضاهای مجازی، این امکان فراهم میشود که شهروندان تنها با یک کلیک و زمانی معادل چند دهم ثانیه به خارج از محیطهای مکانی و فضاهای مجازی در سراسر جهان دسترسی پیدا کنند. از این منظر جهانیترین وجه جمهوری اسلامی ایران، فضای مجازی آن است.
ب- تبدیل برنامهای و محتوایی از فضای فیزیکی به فضای مجازیدر این بخش به ماهیت نظاممند و عدالتگرای فضای مجازی به عنوان وجه ثبوتی و ذاتی این فضا اشاره خواهد شد. همچنین به توسعه دامنه ارتباطات و جهانی شدن ارتباطات و آثار اقتصادی این فضا که منجر به کمشدن هزینهها و امکان زندگی سالم و مفید و مؤثر برای همگان است، توجه شده است. اشاره میشود که این انقلاب با یک تلاش، ظرفیت متمایل به بینهایت محصول ایجاد کردن را دارد. ظهور فراگیر هوای پاک به عنوان دستاورد برنامهای مدیریت بهینه این فضا مورد توجه قرار خواهد گرفت و در نهایت به جنبه آرامشبخشی ناشی از کار مفید و مؤثر توجه خواهد شد. همه این عناصر برنامهای و محتوایی، تأمینکننده سعادت و سلامت انسان است که از اهداف بلند و ارزشی اسلام و پیشرفت اسلامی است.
1- تبدیل فضای در معرض فساد به فضای نظاممند عدالتگرا (ارادیسازی و برنامهای ساختن عدالت)
در منطق انسانی و الهی، عدالت یک ضرورت ذاتی و قطعی برای زندگی است که بنیان و حیات همه احکام4 محسوب میشود. فضای مجازی به جهت انعطاف، غیر مرکزی بودن، همیشه بیدار بودن محیطهای مجازی و برنامهای بودن و در عین حال نظاممند بودن، قدرت برقراری عدالت و به حساب آوردن همه اعضای جامعه و شهروندان را دارد. این ویژگیها موانع فیزیکی را در هم میشکند و شهروندان را از اینکه گروهی در پایین، گروهی در مرکز و جمعیتی در بالای فضا قرار گیرند نجات میدهد. در فضای مجازی، خدمات به صورت غیرحضوری به شهروندان ارائه میشود که این امر موجب جلوگیری از اعمال سلیقه و تعصبات و فسادهای اجتماعی میشود. در واقع فضای مجازی تمامی ظرفیتهای خود را به صورت برابر در اختیار شهروندان قرار میدهد؛ امری که رسیدن به آن در فضای فیزیکی غیر ممکن یا حداقل بسیار دشوار است.
2- تبدیل فضای مبتنی بر ارتباطات حضوری به فضای مبتنی بر ارتباطات غیرحضوری و فضای اتوماتیک (ظهور نسل دوم و سوم ارتباطات و عمل بدون فرسایش)
نظام فراگیر واقعی- مجازی از سه نوع ارتباط تشکیل شده است (عاملی، 1386)؛ فضای ارتباطی حاضر با حاضر، فضای ارتباطی حاضر با غایب که این نوع ارتباط زیرساختیترین بنیان جهانی شدن فضای مجازی و صنعت واقعیت مجازی است و در نهایت ارتباط غایب با غایب که در این نوع ارتباط، ماشین با ماشین ارتباط برقرار میکند و موضوع، اتوماتیکسازی امور تکرارشونده زندگی در فضای سامانهای مجازی است. در این فضا اساساً رفتار انسان است که عمل میکند، نه خود انسان.
3- تبدیل فضای پرهزینه به فضای کمهزینه (تحول در ماهیت اقتصاد)
بنیان فضای مجازی بر زبان ریاضی و منطق ریاضی پایهگذاری شده است. طبق فرمول ساده سود، سود برابر است با حاصل تفریق هزینه از درآمد. اگر درآمد را متمایل به بینهایت فرض کنیم، هر عددی منهای بینهایت، مساوی با بینهایت خواهد بود. فضای مجازی به لحاظ برنامه دچار محدودیت اما به لحاظ ظرفیت، از یک توانش متمایل به بینهایت برخوردار است. منطق فضای مجازی، کاری است به منزله بینهایت تولید، توزیع و مصرف. خدمات ارائه شده، فقط یک بار طراحی میشوند اما متمایل به بینهایت امکان مصرف دارند. یعنی سودآوری این فضا متمایل به بینهایت است.
4- تبدیل فضای آلوده به فضای پاک (تبدیل در ماهیت محیطزیست)
ازدحام و تراکم جمعیت در فضاهای بزرگ و ترددهای غیرضرور منجر به استفاده بیرویه از این وسایل شده است. فضای مجازی با شکستن جبر زمان و مکان توانسته است بسیاری از خدمات مورد نیاز شهروندان را به صورت بر خط به آنان ارائه کند. این امر میتواند ضمن کاهش تردد و حرکت در سطح فضا، لزوم استفاده از وسایل موتوری را کاسته و در نتیجه آلودگی هوا را کاهش داده و به پیدایش فضای پاک کمک کند.
5- تبدیل مکان خستگیآفرین به فضای آرامشآفرین (تغییر در ماهیت بروکراسی انرژیکش به بروکراسی انرژیآفرین)
دو فضایی شدن شهر و مناطق در فضای واقعی- مجازی، نوعی مدیریت کنترل حرکت جمعیت محسوب میشود که تلاش دارد با عقلانی کردن روند این حرکت، فضایی آرامتر، کمهزینهتر و برخوردار از امنیت جسمی و روانی برای شهروندان فراهم کند. البته باید توجه داشت که فضاهای مجازی به لحاظ بهینهسازی و همگنی و همسانسازی به مراتب آسیبپذیرتر از فضاهای واقعی هستند. هر چه جهان تخصصیتر میشود، تخریبهایش نیز گستردهتر خواهند شد، بنابراین فضای مجازی بدون برنامه قدرتمند و محاسبه شده، سرگردانیهایی به مراتب پیچیدهتر از فضای فیزیکی را میتواند به دنبال داشته باشد.
6- تبدیل فضای منزوی به فضای شبکهای (تبدیل در ماهیت باهمبودگی جغرافیایی به باهمبودگی شبکهای فراجغرافیایی)
فضاهای آنالوگ به دلیل محصور بودن در فضای سخت و بدون انعطاف فیزیکی به ناچار محدود به مرزهای جغرافیایی میشوند. در این دست از فضاها امکان برقراری ارتباط با دنیای خارج، مشکلات بسیاری را به همراه دارد. معمولاً در این فضاها نظامهای سنتی ارتباطات چهره به چهره بر جامعه حاکم است که این امر موجب محدود شدن میشود. اما در فضاهای مجازی به دلیل امکان به کارگیری صنایع جدید ارتباطی، افراد در کنار بهکارگیری ارتباطات سنتی، در دل جامعه خود میتوانند با جهان خارج نیز ارتباط برقرار کنند. این ارتباطات این ظرفیت را به همراه خواهد داشت که افراد را در کوتاهترین دوره زمانی به دورترین نقاط جهان متصل سازد. این امر ارتباطات انسانی را بسط و توسعه میبخشد و موجب اتصال جوامع به یکدیگر و شبکهای شدن آنها میشود.
***
بر اساس نظر رهبر معظم انقلاب، مسیر سیاستگذاریها، برنامهریزیها و قانونگذاریهای شورایعالی فضای مجازی به سمتی باید باشد که در درجه اول بتواند از ظرفیتهای فراگیر و گسترده فضای مجازی برای ارائه خدمت مفید و مؤثر بهرهگیری شود و در درجه دوم، سلامت و امنیت حوزه فردی و امور خصوصی کاربران را تأمین کند و مدیریتی اعمال کند که شهروندان ایرانی در در معرض آشوب اطلاعات و دادههای فسادبرانگیز قرار نگیرند و قاعدههایی برای برنامهها و محتوای فضای مجازی تدوین شود که این مهم را تأمین کند. بدیهی است راهبردیترین اقدام در این مسیر، تولید برنامه و محتوای مفید و مؤثر مبتنی بر اصول و ارزشهای الهی و اسلامی است.
با این نگاه اگر دامنه محتوای خیر توسعه پیدا کند، در رقابت خیر و شر، جامعه به سمت خیر حرکت خواهد کرد. لذا برای برخورداری از انتخاب بهتر، باید تلاش کرد که برنامه و محتوای برتر تولید شود. در عین حال باید توجه داشت که استعمار سومی در کمین است که از آن میتوان تعبیر به استعمار مجازی (1390/ج) کرد و باید همواره در خطرزدایی و رهیدن از این استعمار بزرگ آمریکایی در تدبیر بود. نکته دیگر اینکه تغییر ناشی از ظهور فضای مجازی مستلزم یک ساختار قانونگذاری، سیاستگذاری و برنامهریزی فربه و تواناست. اگر این وظیفه به نهادهای معمول کشور واگذار شود، تغییرات نسبتاً معناداری که متناسب با سرعت تحولات ناشی از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است، صورت نخواهد گرفت.
پی نوشتها:
1- این قسمت با ادبیات و عناوین متفاوت قبلاً در مقدمه کتاب اینجانب تحت عنوان مطالعات شهر مجازی تهران در سال 1387 به چاپ رسیده است که با تعابیر و بیان جدید و بنا بر اهمیت و ضرورت بحث بازخوانی شده است.
2- Ubiquitous Presence
3- The Anything-Anywhere-Anytime Dream
4- قال علی علیه اسلام: العدل حیاه الاحکام - غرر الحکم
منابع
- عاملی، س. ر. (1390/الف). رویکرد دو فضایی به آسیبها، جرائم، قوانین و سیاستهای فضای مجازی، تهران: انتشارات امیرکبیر
- عاملی، س. ر. (1390/ب). مطالعات مقایسهای آمادگی الکترونیک، تهران: انتشارات امیرکبیر.
- عاملی. س. ر. (1390/ج). مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا؛ تحلیل قدرت نرم امپراطوریهای مجازی. تهران: انتشارات امیرکبیر
- عاملی، س. ر. (1389). زمان مجازی، تحول در نهادهای مجازی. تهران: فخراکیا
- عاملی، س. ر. (1388/الف) متن مجازی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
- عاملی، س. ر. (1388/ب). پژوهش مجازی. تهران: پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
عاملی، س. ر. (1388/ج). شبکههای علمی مجازی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
- عاملی، س. ر. (1386). دوفضاییشدن کره زمین و توسعه واقعی- مجازی: شاخصهای کاربردی ارزیابی فضای وبی ایرانی، مجموعه مقالات نخستین کارگاه ارزیابی فضای مجازی ایرانی، به کوشش سعیدرضا عاملی، صص 31 -7. تهران: شورای عالی اطلاعرسانی و دانشگاه تهران
- عاملی، س. ر. (1384). دوفضاییشدن شهر: شهر مجازی ضرورت بنیادین برای کلانشهرهای ایران، بهار و تابستان 1384، فصلنامه انجمن فرهنگ و ارتباطات، شماره 2و3، صص117-134.
- Castells, M. (2000) ‘Materials for an Exploratory Theory of the Network Society', British Journal of Sociology 51(1): 5-24
Castells, M. (1996) The Rise of the Network Society. Malden, MA: Blackwell Publishers
- Lister, M., Dovey, J., Giddings, S., Grant, Iain and Kelly, K. (2003) New Media: A Critical Introduction, London & New York, Routledge.
- Taylor, M. C. and Saarinen, E. (1994) Imagologies: Media Philosophy, London, Routledge.